سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند، زنده ای میان مردگان است . [امام علی علیه السلام]
قاهان

چاووشی سفر کربلا و مشهد  رفتن قاهانیها

تا حدود 50 سال قبل و در پایان فصل گرم  و انتهای زمان کار،(پائیز) افرادی سوار بر اسب و عَلَم در دست(پرچم سبز رنگ) در کوچه‌ها و محله‌های قاهان می‌گشتند و چاووشی می‌کردند و اعلام می‌نمودند کسانی که قصد سفر به عتبات عالیات به ویژه کربلا و مشهد را دارند به فلان فَرد خبر دهند تا نامشان ثبت گردد. هدف از این کار این بود که با مشخص شدن تعداد زائران امکان سفر گروهی آنان فراهم شود.

مسیر قاهان به مشهد در حدود 40 منزل راه بود و کلا 3 ماه طول می‌کشید. این گونه سفرها تا قرن گذشته با الاغ انجام می‌شد، بعد از آن از کالسکه و طی 50 سال اخیر از وسایل نقلیه موتوری برای مسافرت استفاده می‌گردید. چاوشی هنوز هم برای زیارت عتبات عالیات ومکه رفتن افراد انجام میشود.لیکن نه برای ثبت نام. فقط زمان رفتن زائر و برگشت زائر از زیارت است.که چاوشی می کنند.

افرادی که با صدای چاوشی زمان رفتن زائر به منزل می آیند زائر را تا محل ماشین که معمولا دروازه ورودی است همراهی می کنند وهر کس برای خودش التماس دعا میگوید ودر بازگشت با صدای چاوشی مردم به استقبال زائر میروند و زائر را تا منزل همراهی مکنند و میزبان از همراهان با چای و میوه و شیرینی پذیرائی مکنند.

ن بختیاری



  • کلمات کلیدی :
  • بختیاری ::: جمعه 86/8/11::: ساعت 1:18 صبح

    فرهنگ ها و باورها

     

    تولد تا بلوغ:
    پیشگویی جنس نوازد:
    برای پیشگویی جنس نوازد در اقوام  مختلف و از جمله در قاهان باورهای مختلفی وجود دارد به عنوان مثال برای شناسایی جنس نوازد کله گوسفندی را باز میکند، اگر گوشت به آرواره های گوسفند چسبیده بود، نوازد دختر و اگر نجسبیده بود پسر خواهد بود اگر زن حامله در دوران بارداری پر حرکت بود نوازادش پسر و اگر کم حرکت بود نوزادش دختر خواهد بود.

     

    ن :بختیاری



  • کلمات کلیدی :
  • بختیاری ::: شنبه 86/2/22::: ساعت 11:59 عصر

    سیزده بدر: روز سیزدهم فروردین  سال که در تقویم ایرانی مثل اکثر روزهای دیگر تعطیل است.

    در سالهای اخیر در چنین روزی مردم از خانه های شان به طبیعت می روند

    بعضی از رسوم سیزده بدر در قاهان :  در" قاهان " در عصر روز دوازدهم  خانواده ها  لب رودخانه می رفتند ومیروند تا  سبزه ائی که برای سفره هفت سین و پای سفر عید گذشته بودند را در رود خانه بیاندازند  و درد دل و بدی ها را به آب می گفتند که آنها را با خود ببرد.چند سالی هم است که جوانان طبل ودوهول می آوردند و چوپی میروند وبعضی از آنها مواد معترقه همراه میاورند و مزاحمتهای برای خانوادها میکنند . شلوغی بدلیل همراه کردن ماشین در مسیر (مخصوصا سرپل ) حال و هوای گذشته را ندارد گرچه شاید برای جوانان و نوجوانان شادی آور باشد . این مراسم تا غروب آفتاب ادامه دارد .

    در گذشته خانوادها  شام هم یا شیر برنج می پختند یا کله جوش.ولی الان شاید این غذاها را بعنوان غذا قبول نداشته باشند " سرانجام روز سیزدهم، یعنی آخرین روز عید فرا می‌رسد. مطابق با یک رسم کهن گویا تمام خانه‌ها در چنین روزی معروض خطر ویرانی هستند. به همین دلیل همه از ده  خارج می‌شوند و به باغ‌ها روی می‌آورند. معمولا خانواده ها در این روز به صورت دسته جمعی (اقوام و دوستان )دور هم به باغ ها میروند . مسن ترها و صاحب باغ بیشتر به کشاورزی می پردازند . وگاهی جوانان هم کمک میکنند "
    از مشکلاتی که در سالهای اخیرا رواج پیدا کرده آمدن مردم از اطراف شهرساوه و خود ساوه است. که بعضی از آنها  بی توجه خساراتی را به باغها وارد میکنند . امید است که در آیند ه عزیزانی که به طبیعت میروند از خسارت وارد کردن به طبیعت و باغها جلوگیری کنند . به امید سال خوش برای همه .

    ن: بختیاری

     



  • کلمات کلیدی :
  • بختیاری ::: دوشنبه 86/1/13::: ساعت 12:5 صبح

    شب چهارشنبه سوری درقاهان

    براساس یک سنت دیرینه این دیار مانند دیگر نقاط کشور ایران  در   عصر روز سه شنبه نسبت به جمع آوری بوته و هیزم میکردند و در غروب سه شنبه  آنرا در محله ها و کوچه ها و  بامها آتش میزدند آنگاه از کوچک و بزرگ و پیر و جوان همگی از روی آتش می پریدند و اشعاری را نیز در این هنگام می خواندند ، غم برو شادی بیا - محنت برو شادی بیا و در دفعات بعدی به آتش می گفتند:
        زردی من از تو، سرخی تو از من
    .. تا مقداری که تاریکی بر فضا حاکم می شد اینکار ادامه

    داشت.

    ولی این رویه  و تاچند سال بعد از انقلاب کم رنگ شده بود (به  حرمت خون شهدا و جنگ و مسائل مذهبی)وداشت تقریبا به فراموشی سپرده می شده که متاسفانه فرهگ ترقه بازی

    شهرها به اینجا هم رسید و و از چند هفته مانده به چهارشبه آخر سال وچند هفته بعد از آنهم این مشکل  ادامه دارد به هرحال ما بیشتر به گذشته ها اشاره میکنیم.

    آجیل چهارشنبه سوری

    این آجیل مخلوطی بود از آجیل های محلی و معمولا تشکیل می شد از: برگه هلو و زردآلو، باسلق، کشمش، شکر پنیر، مغز گردو، انجیر، توت و غیره. تهیه میکردند و  خوردن یک چنین آجیلی را باعث شگون و خوش یمنی و آمد کار در سال جدید می دانستند.

    قاشق زنی و آش ابودردا

    از مراسم دیگر شب چهارشنبه سوری، قاشق زنی بود. نحوه کار بدین ترتیب بود که زنان طوری چادر به سر می کردند که کسی آنها را نشناسد و سپس کاسه ای مسی با یک قاشق بدست گرفته و در کوچه ها به راه می افتادند و پس از رسیدن به در هر خانه ای، با قاشق محکم به ته کاسه می کوبیدند با در آوردن این سر و صداها صاحب خانه متوجه قاشق زن می شد و پس از باز کردن در مقداری بنشن و یا مقداری پول در داخل کاسه قاشق زن می انداخت. پس از رفتن به منازل بسیار، قاش زن پس از اینکه به خانه بر می گشت با بنشن های جمع آوری شده مقدمات پختن آشی را تدارک می دید و اگر برای تهیه آش چیزی نیز کم بود با پول های حاصل از قاشق زنی آن را خریداری می کرد. پختن آش مزبور را یا برای تبریک و شگون انجام می دادند و یا اینکه در خانه اگر فرد مریضی داشتند به نیت شفای وی این آش را تهیه و به خورد فرد مریض می دادند و بر این اعتقاد بودند که این آش علاج تمامی دردهاست و با خوردن این آش درد و بلای مریض آنها به سال دیگر نخواهد کشید و شفا پیدا خواهد کرد و معمولا، این آش را آش ا آش ابودردا می نامیدند.

     

    کوزه شکستن در شب چهارشنبه سوری

    رسم دیگری در شب چهارشنبه سوری اجرا می شد که انجام آن را برای دور کردن بلایا موثر می دانستند به این ترتیب که هنگام غروب، چند سکه درون کوزه ای آب ندیده می انداختند و سپس به نیت دور کردن بلا از خانه، کوزه مزبور را از پشت بام خانه به داخل کوچه پرتاب می کردند و باز می گشتند. در موقع پرتاب زیر لب می گفتند درد و بلام بره تو کوزه، بره تو کوچه، معتقد بودند در هنگام انجام این مراسم و بازگشت نباید برگردند و پشت سرشان را نگاه کنند چون ممکن است بلایا دوباره به خانه برگردد.

    در حال حاضر سنتهای گذشته در رابطه با چهار شنبه سوری منسوخ گشته است و چندان از سنت گذشته پیروی ندارد استفاده از مواد منفجره بجای پرتاب کوزه گلی آتش زدن لاستیک بجای بوته و مزاحمتهای دیگر به جای قاشق

    زنی ..همه وهمه نشان از  تهاجم فرهنگی دارد .

    ن: بختیاری

     



  • کلمات کلیدی :
  • بختیاری ::: چهارشنبه 85/12/16::: ساعت 1:27 صبح

    نتایج آ ماری مسابقه عاشورا 3 در  وبلاگ دهستان قاهان

    دوستانی که مایلند میتوانند به این آدرس مراجعه و نتیجه را ببیند

    لطفا نظر یادتان نرود  http://dahestanghahan.blogfa.com/post-6.aspx

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • بختیاری ::: چهارشنبه 85/12/16::: ساعت 1:27 صبح


    شب چهارشنبه سوری درقاهان

    براساس یک سنت دیرینه این دیار مانند دیگر نقاط کشور ایران  در   عصر روز سه شنبه نسبت به جمع آوری بوته و هیزم میکردند و در غروب سه شنبه  آنرا در محله ها و کوچه ها و  بامها آتش میزدند آنگاه از کوچک و بزرگ و پیر و جوان همگی از روی آتش می پریدند و اشعاری را نیز در این هنگام می خواندند ، غم برو شادی بیا - محنت برو شادی بیا و در دفعات بعدی به آتش می گفتند:
        زردی من از تو، سرخی تو از من
    .. تا مقداری که تاریکی بر فضا حاکم می شد اینکار ادامه

    داشت.

    ولی این رویه  و تاچند سال بعد از انقلاب کم رنگ شده بود (به  حرمت خون شهدا و جنگ و مسائل مذهبی)وداشت تقریبا به فراموشی سپرده می شده که متاسفانه فرهگ ترقه بازی

    شهرها به اینجا هم رسید و و از چند هفته مانده به چهارشبه آخر سال وچند هفته بعد از آنهم این مشکل  ادامه دارد به هرحال ما بیشتر به گذشته ها اشاره میکنیم.

    آجیل چهارشنبه سوری

    این آجیل مخلوطی بود از آجیل های محلی و معمولا تشکیل می شد از: برگه هلو و زردآلو، باسلق، کشمش، شکر پنیر، مغز گردو، انجیر، توت و غیره. تهیه میکردند و  خوردن یک چنین آجیلی را باعث شگون و خوش یمنی و آمد کار در سال جدید می دانستند.

    قاشق زنی و آش ابودردا

    از مراسم دیگر شب چهارشنبه سوری، قاشق زنی بود. نحوه کار بدین ترتیب بود که زنان طوری چادر به سر می کردند که کسی آنها را نشناسد و سپس کاسه ای مسی با یک قاشق بدست گرفته و در کوچه ها به راه می افتادند و پس از رسیدن به در هر خانه ای، با قاشق محکم به ته کاسه می کوبیدند با در آوردن این سر و صداها صاحب خانه متوجه قاشق زن می شد و پس از باز کردن در مقداری بنشن و یا مقداری پول در داخل کاسه قاشق زن می انداخت. پس از رفتن به منازل بسیار، قاش زن پس از اینکه به خانه بر می گشت با بنشن های جمع آوری شده مقدمات پختن آشی را تدارک می دید و اگر برای تهیه آش چیزی نیز کم بود با پول های حاصل از قاشق زنی آن را خریداری می کرد. پختن آش مزبور را یا برای تبریک و شگون انجام می دادند و یا اینکه در خانه اگر فرد مریضی داشتند به نیت شفای وی این آش را تهیه و به خورد فرد مریض می دادند و بر این اعتقاد بودند که این آش علاج تمامی دردهاست و با خوردن این آش درد و بلای مریض آنها به سال دیگر نخواهد کشید و شفا پیدا خواهد کرد و معمولا، این آش را آش ا آش ابودردا می نامیدند.

     

    کوزه شکستن در شب چهارشنبه سوری

    رسم دیگری در شب چهارشنبه سوری اجرا می شد که انجام آن را برای دور کردن بلایا موثر می دانستند به این ترتیب که هنگام غروب، چند سکه درون کوزه ای آب ندیده می انداختند و سپس به نیت دور کردن بلا از خانه، کوزه مزبور را از پشت بام خانه به داخل کوچه پرتاب می کردند و باز می گشتند. در موقع پرتاب زیر لب می گفتند درد و بلام بره تو کوزه، بره تو کوچه، معتقد بودند در هنگام انجام این مراسم و بازگشت نباید برگردند و پشت سرشان را نگاه کنند چون ممکن است بلایا دوباره به خانه برگردد.

    در حال حاضر سنتهای گذشته در رابطه با چهار شنبه سوری منسوخ گشته است و چندان از سنت گذشته پیروی ندارد استفاده از مواد منفجره بجای پرتاب کوزه گلی آتش زدن لاستیک بجای بوته و مزاحمتهای دیگر به جای قاشق

    زنی ..همه وهمه نشان از  تهاجم فرهنگی دارد .

    ن: بختیاری

     



  • کلمات کلیدی :
  • بختیاری ::: چهارشنبه 85/12/2::: ساعت 12:29 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    حمایت مردمی از دکتر احمدی نژاد